شمه ئی از فتنه انگیزی نمادی ها و تسلیم طلبان وقیح، خم چشم، بی حیاء و خائن
(بخش یکم)

نویسنده: تیمور ساعی

تاریخ نگارش:۲۹ قوس ۱۴۰۰ش

تــــذکـــر:
به تاریخ ششم دسمبر نادان خوس لباس و خیانت پیشۀ دست بوس نجیب جلاد به نام څارنوال اکــــبــــر پـــــروانی (مازیار) (Maz Yar ) [صورت درستش Mazyar است، زیرا یک کلمه است نه دو کلمه] باز هم مثل موارد قبلی چرندیات و اتهاماتی را علیه رفقای انقلابی از زبان افراد بی هویتی که از ذکر پدر و مادر و نسب شخصی و سیاسی خود شرم دارند، همرسانی کرده است. ما به توطئه گری و طرح اتهامات و دشنام های افراد بی هویت که آنان را نمی شناسیم، پاسخی نمی دهیم. در مجموع زنان و مردان خائن و رفیق فروش نمادی و باند تسلیم شده به اشغالگران قبلی کشور، از لحاظ ایدئولوژیک، سیاسی و اخلاقی ورشکسته و خلع سلاح شده اند. این ورشکستگان ضد انقلابی که دو سه دهه است که از مواضع انقلابی "ساما" رانده شده و ضمن بی بهره بودن از سجایای اخلاقی ویژۀ انقلابیون و از معنویت انقلابی در لجنزار ها؛  بار دیگر با شارلتانی تمام به شیوۀ مبتذل لومپنانه در کمال بی حیائی و دور از استناد، عفت کلام و ادب به دشنام و اتهامات مسخره و بی بنیاد علیه افراد سیاسی دست و دهن آلوده اند و از ما نیز انتظار دارند تا به سطح نهایت مبتذل آنها سقوط کرده و برخورد بالمثل لومپنانه در برابر شان بکنیم.
ولی راهیان راه انقلابی مجید و آراسته و پیراسته با اخلاق انقلابی مصمم اند از سقوط به ورطۀ ابتذال و هم سطح شدن با ضد انقلابیون خودفروخـتۀ نمادی و تسلیم طلب آگاهانه اجتناب ورزند. در مقابل ما به آن سلاح برندۀ ایدئولوژیک، سیاسی و تشکیلاتی سامای انقلابی علیه این ورشکستگان در چارچوب فرهنگ سیاسی، منطق و عفت کلام متوسل می شویم؛ سلاحی که این ضد انقلابیون و خائنان نمادی و تسلیم شده به استعمار و ارتجاع، توانائی کاربرد آن را ندارند و به برندگی آن بی باور شده اند. ما بحث خود را از روزنه ای علیه این خودفروختگان ضد انقلابی آغاز می کنیم تا افلاس اینان برملا شده و خرد جمعی خوانندگان نیز بتواند در زمینه به قضاوت نشسته و جو را از گندم جدا کند.
باز هم با هر فتنه انگیزی تسلیم طلبانه، شارلاتان مآبانه و لومپنانۀ رهزنان نمادی و تسلیم طلب مخصوصاً نسیم رهرو و څارنوال اکــــبــــر پـــــروانی (مازیار)، م، نوریه و کاسه لیسان لومپن و جاسوس شان، ما از سلاح ایدئولوژی انقلابی، سیاست انقلابی و منطق انقلابی برای افشاء و تجرید مزید این جزامیان ضد انقلابی از صف خلق، کار می گیریم. هرچند امیدی به اصلاح و تداوی این جزامیان ملوث نیست، ولی سامائی ها با این برخورد اصولی شان می کوشند تا ضمن کمک به این گمراهان سر شکسته، الگوی خوبی را در زمینۀ برخورد اصولی به چنین منخرفان بی همه چیز نیز برای آموزش و الهام در جنبش انقلابی کشور به جا گذارند. ما می دانیم که برخورد اصولی و سازنده، در نهایت بَرنده است.
شاید خوانندگان محترم آگاهی داشته باشند که این اواخر تعدادی از دلال و بقال شناخته شده از طیف های نمادی های خائن مثل نسیم رهرو و څارنوال اکبر پروانی (مازیار) با باند تسلیم طلبان خیانت پیشه  (مخصوصاً دو خودفروختۀ تسلیم شده به اشغاگران امریکائی ــ المانی مثل نوریه جان (شیما) و کاسه لیسان شان با تعدادی از جواسیس اشغالگران المانی و شبنامه نویسان استخباراتی علیه "ساما" و سامائی ها اتحاد نامقدس بسته اند.  این دلال و بقال ضد انقلابی انقیاد طلب که از درون زندان تا همین حالا عمر شان در خیانت ملی و تاریخی و همگامی و سازش با ارتجاع و استعمار شوروی ــ امریکائی گذشته و از روبل روسی و دالر و یوری امریکائی ــ اروپائی خود و خانوادۀ شان تغذیه کرده اند، گذشته است. این خیانت کاران به راه و آرمان مجید و "ساما" از چندی بدین سو مشترکاْ به شغل شریف جاسوسی قبلی روی آورده و در دشمنی با "ساما"، با اندیشۀ انقلابی مجید و "ساما" و افراد سامائی، مشغول تخریب، سبوتاژ، جاسوسی و لو دادن استخباراتی افراد منسوب به "ساما" از زبان جواسیس و افراد بی هویت بوده اند و از همان لجنزار های دو سوی مسیرت آزادیخواهی بر سر و صورت رهروان راه مجید لجن می پاشند.
لذا من حیث یک وجیبۀ سیاسی ــ اخلاقی یکی از راهیان راه آزادیخواهی مجید و  منسلک به "اندیشۀ پشیرو عصر" ، مطلبی انتقادی و روشنگرانه جهت افشای ضد انقلابیون نمادی و تسلیم طلبان نوشته و از موضع خط ایدئولوژیک ــ سیاسی مطروحه توسط زنده یاد مجید بزرگ باب بحثی با نمادی ها و تسلیم طلبان منحرف و مطرود از راه سرخ مجید را گشوده ام که حیثیت مقدمه برای یک روشنگری در شش قسمت را دارد. این نگاشته در وبسایت مترقی "افق انقلاب"، به ترتیب نشر می شود. تلاش نویسنده رو به رو ساختن منحرفان تسلیم طلب نمادی و غیرنمادی با حقیقت و واقعیت است که سال هاست از آن گریزان بوده اند
شایان ذکر است که من و همفکرانم در مبارزۀ ایدئولوژیک، سیاسی و تشکیلاتی ضمن اذعان به نقش پایۀ طبقاتی و موضع انحرافی جاری ایدئولوژیک، سیاسی حاملان و عاملان انحراف و تسلیم طلبی و دشمنی با خط انقلابی، بیشتر تا حال روی افکار و مواضع انحرافی ایدئولوژیک، سیاسی منحرفان تمرکز داشته ایم.  حالا که این دلال و بقال  از حد گذشتند و بر حریم شخصیت و زندگی خصوصی افراد تاختند؛ ما هم به این نقش خصمانۀ پایۀ طبقاتی و موضع انحرافی جاری ایدئولوژیک، سیاسی و عملکرد مشخص شخصی هر یکی از این منحرفان راست از جادۀ انقلاب و راه مجید بزرگ در جریان انحراف و تسلیم طلبی و دشمنی شان  با خط انقلابی مجید و "ساما"، تماس مستقیم می گیریم.

* * *

نمادی های پلشت دست بوس نجیب جلاد در همکاری نزدیک با تسلیم شدگان به اشغالگران دیروزی و جواسیس آنان، دست به شرارت و فتنه انگیزی تازه زده اند که لازم دیدم بی پاسخ نماند. از دید من حمله، تخریب و ترور و لو دادن هویت افراد و تشکل های مبارز کشور که در موضع مخالفت با استعمار ــ ارتجاع قرار دارند، توسط جواسیس و خائنان به اندیشه و راه انقلاب و آزادیخواهی کشور، حمله به همه است و سکوت در برابر هجمۀ سازمان یافته و هماهنگ ضد انقلابیون و خیانت پیشگان نمادی، تسلیم طلب و جواسیس همکار شان، ناجایز است.
این خیانت پیشگان بی آزرم و خم چشم نمادی مثل نسیم رهرو (بخوان رهزن، زیرا او به مثابۀ سردستۀ رهزنان به معنویت انقلابی نزد مجید و ساما دستبرد زده است و تخلص رهزن شایستۀ اوست!) و  څارنوال اکبر پروانی (مازیار) که نه تعهد دارند، نه در رفاقت با مجید و پهلوان استوار بودند و هر دو را فروختند، نه جرأت بحث منطقی و مستند را دارند؛ نه تمسک به انیشۀ مجید دارند، نه توان دفاع مستقیم و با نام خود از ارتداد، خیانت و تسلیم طلبی به درگاه ارتجاع و استعمار را دارند؛ و نه دل و گردۀ رویاروئی و جدل منطقی با حریفان را. لذا به ناگزیر به شیوه های لو دادن و افشای هویت و اسامی افراد سیاسی و معرفی آنها به دستگاه های استخباراتی امپریالیستی  و ارتجاعی و به ویژه  طالبان روی آورده و خودفروشانه و از در استیصال دست به دامن جواسیسی شناخته شده و شبنامه نویسان استخباراتی که قبلاً نیز علیه "ساما" و افراد "ساما" شبنامه نوشتند، می زنند. این اوج درماندگی و خیانت نسیم رهزن، څارنوال اکبر پروانی (مازیار)، نوریه و همکاران جاسوس شان است. این درویزه گران درمانده از جملۀ معامله گر ترین، منفور ترین و خودفروخته ترین افرادی اند که تاریخ افغانستان تا حال دیده است.  اینان توان رو به رو شدن با حقیقت و واقعیت و مخالفان را ندارند. این قلندران ورشکسته چون توان تقابل منطقی و مستند توأم با ادله و شهود را ندارند، به دشنام و ناسزا گوئی، اتهامات بی بنیاد و واهی بدون ثبوت و اغواگری عامیانه روی آورده و تلاش دارند تا به کمک جواسیس کرائی خاک خشک را به دیوار بکوبند. این هرزه سرایان خو گرفته با تعفن و گنداب ارتداد، انقیاد طلبی، معامله گری بر سر نام و اعتبار مجید و مجیدیان و خیانت ملی و "خیانت تاریخی" به قول زنده یاد رهبر، اما خرد جمعی خوانندگان و ناظران بر خودفروشی، رفیق فروشی و اعمال ننگین تسلیم طلبانۀ شان طی چار دهۀ اخیر کشور را، دست کم می گیرند.
این دو نمادی دست بوس نجیب جلاد مثل نسیم رهزن و څارنوال رشوت خور اکبر پروانی (مازیار) و دو تن تسلیم شده به اشغالگران امریکائی ــ ناتوئی مثل معلم م و انجنیر نوریه (شیمای) آنچنانی از باند تسلیم طلبان آویزان در خایه های غنی خائن را به خوبی می شناسم. این تسلیم طلبان پلید و ضد انقلابی نیز با فرار غنی مزدور از لنگ او خطا خوردند و راه فرار را در پیش گرفتند. در ادامۀ این سِری در مورد اعمال هر یکی این ورشکستگان و همکاران و شاگردان و کاسه لیسان شان به طور مستند و به تفصیل خواهم نوشت. چرا این چار تن عُرضۀ رویاروئی با من و سائر مخالفان فکری ــ سیاسی شان را ندارند؟؟؟ زیـــرا خـــائـــن خائـــف است!!! (در مورد نماد، چگونگی و تاریخ ایجاد آن و افراد متشکله و منابع مالی و ضرورت سیاسی آن از موضع سیاست اشغالگران شوروی، روشنی خواهم انداخت)
حدود ده سال قبل خادیستی به نام "غفار عریف" از کشور هالند مدعی شد که معلم "نسیم رهرو" در زندان با ادارۀ زندان و خاد همکاری کرد و ما او را شب های جمعه اجازه می دادیم که خانه برود و اعدامش نکردیم و با همکارانش آزاد شد. آن خادیست در هالند در بغل گوش نسیم رهرو زندگی می کند. آن وقت همه کس از نسیم خواست که جواب بگوید، ولی از سنگ صدا برآمد و از نسیم رهرو نه. با این سکوت معنی دار و رضای نسیم رهرو، ادعای خادیست موصوف در مورد نسیم به کرسی نشست. همه از این امر آگاهند. چرا نسیم خَم چشم مستقیم یا غیر مستقیم جواب آن خادیست را نداد؟؟؟ زیرا که نسیم زبان بریده نزد وی "دهن پر آب" است و خجل.
اینک که باند متشکل از نمادی ها، تسلیم شدگان و جواسیس بی آزرم در اوج وقاحت، خیانت، استیصال و سقوط کامل اخلاقی ــ سیاسی، به این شیوه های شنیع فوق متوسل شده اند، من نیز برای خنثی سازی تخریب و سبوتاژ این جواسیس خیانت پیشه به حکم وظیفۀ مبارزاتی علیه اپورتونیسم راست و انحراف ایدئولوژیک ــ سیاسی نمادی ها و تسلیم طلبان همکار و هم کاسۀ شان لازم دیدم تا به کمک فاکت ها و حقایق دست داشتۀ خود و دوستان سامائی ام طی این نوشته در سرآغاز شش مورد انحرافات ایدئولوژیک ــ سیاسی و تسلیم طلبی طبقاتی و ملی این محرفان تهی از معنویت و ورشکسته، به این فرومایگان بی آزرم اتمام حجت کرده و در ادامه هر شش مورد مطرح شده در این نوشته را به تفصیل باز کنم.
من و سائر رهروان راستین و استوار راه انقلابی مجید دشمنان خود را که از صف "ساما" و خلق رانده شده و به صف ارتجاع و امپریالیسم پیوسته اند و از همان صف و سنگر از درون و بیرون زندان تا حال مصروف لجن پراکنی بوده اند، به خوبی می شناسیم. این گمراهان خیانتکار (باند نمادی ها و باند تسلیم طلبان مطرود) از زمان افشاء شدن همکاری شان با خاد در زندان و تا خیانت های بعدی و تا تسلیم شدن به اشغالگران امریکائی و ناتوئی، پیوسته در معرض آماج حملات منظم منطقی و مستدل ایدئولوژیک، سیاسی و سازمانی سامائی ها قرار داشته اند و هفت من کاغذ هم در محکومیت انحراف و خیانت آشکار ملی و طبقاتی این دو دستۀ خودفروخته سیاه شده است که در سایت ها در دسترس همگان است. همین ها با داشتن دوسیه های قطور جرمی در ساما، از قوت گرفتن این سازمان و محاکمۀ سازمانی سخت در هراس اند. لذا از فرط رعب و دلهره به توطئه، دسیسه، ترور، جاسوسی و سبوتاژ، فتنه انگیزی و سنگ اندازی متوسل می شوند. اینان افرادی اند ورشکستۀ ایدئولوژیک ــ سیاسی، منافق، دو روی، ریاکار، نارفیق، مفتن، مفسد، بی شرم، پررو و معامله گر و تا همین امروز هم در معامله بر سر نام مجید، "ساما" و افغانستان از دول امپریالیستی عضو اتحادیۀ اروپا پول خودفروشی را می گیرند. در حالی که خون دست های نحیب جلاد بر لبان نمادی ها مثل نسیم رهرو، څارنوال اکبر پروانی (مازیار) و دیگر نمادی ها نمایان است، فواحش سیاسی نمادی های خودفروخته و معامله گر به ویژه همین دو تن منافق و شریر آن مثل تن فروش ها در کمال وقاحت و بی حیائی نول خون آلود خود را به خاک مالیده و نزد بی خبران و ابلهان خود را معصوم و مظلوم نشان می دهند.
برای فرض محال، اگر برای یک لحظه بپذیریم که اتهامات مبنی بر انحرافات ایدئولوژیک ــ سیاسی واردۀ من و سائر رهروان استوار راه انقلابی و آزادیخواهی مجید بر این منحرفان ضد انقلابی، نزد این زاغ و زغن انقیاد طلب وارد نیست و اینان کماکان در راه مجید روان اند؛ سوالی که مطرح می شود این که این دار و دستۀ خود فروش و وطن فروش طی این ۳۰ ــ ۴۰ سال اخیر در کجا و کدام موضع ایدئولوژیک ــ سیاسی قرار داشته اند؟؟؟ و همین اکنون که فاشیست های طالبی به حمایت اربابان بیرونی ای که به این معامله گران سوخته ای می دهند،  بیداد و جنایت  می کنند، این شارلاتان های گشاده دهن در کجای زمان و مکان و با کدام موضع و هویت فکری، سیاسی و تشکیلاتی (منظورم هویت اصلی اینان نیست) حضور داشته اند؟؟؟ نمادی ها و تسلیم طلبان خودفروخته و معامله گر و در پیشاپیش شان استاد معامله گری و توطئه نسیم رهزن و څارنوال، بدون استثناء مرده های متحرک و متعفنی اند که به گذشته تعلق داشته، در زمان حال حضور ندارند و توان پاسخ دادن به این دو سؤال جاندار را نیز ندارند.
من و همکارم "فرید کارگر" در ماه حمل سال ۱۳۹۹ش در پاسخ به فتنه گری و ریاکاری نسیم جوفروش و گندم نمای نمادی که دست خون آلود نجیب خاد قاتل مجید را بوسید و بر جسد مجید پای ماند، نقدی در سایت مبارز "افق انقلاب" نوشتیم که عنوان آن چنین است:پاسخی ناگـزیـر به یاوه های اغـواگـرِ «نسیم رهـرو" و این هم لینک آن نوشته:
http://ofoqe-inqelab.net/index.html

این نوشتۀ مفصل روشنگرانه و جدلی در شناخت انحرافات بزرگ و سقوط فلسفی، فکری، سیاسی، تشکیلاتی و اخلاقی نسیم رهرو، څارنوال رشوت خور و سائر شرکای نمادی اش به خوانندۀ خالی ذهن از پسمنظر تفکر و عملکرد ننگین و تسلیم طابانۀ نسیم و همراهان، معلوماتی بوده و کمک شایانی می کند.
ادامه دارد
تاریخ نشر در افق انقلاب: ۲۰ دسمبر ۲۰۲۱