نقد نوشتۀ نسیم رهرو ۵

پاسخی ناگـزیـر به یاوه های اغـواگـرِ «نسیم رهـرو»
(۵)

نویسندگان: « تیمور ساعی» و «فــریـد کارگر»   

تاریخ نگارش: حمل ۱۳۹۹ش

فــــردا کـــه پیشگاه حقیقت شود پــدیــد

شرمنده رهـروی که عـمل بر مجاز کـرد

«حافـظ»

"برخورد به گذشته":
نسیم رهرو در مورد این نوشته چنین درک ناقص و افادۀ مختصری دارد:"این نبشته پس از کودتای ثور سال ۱۳۵۷ تهیه شده بود. محتوای آن تحلیل از گذشتۀ جنبش، اوضاع کنونی و برنامۀ کار آینده بود. در حقیقت این نوشته دیدگاه های گروه مجید کلکانی را در مسالۀ وحدت (تأسیس ساما) بازتاب می ‌داد. گروه های دیگر که در پروسۀ تشکل «ساما» شرکت داشتند، نیز نوشته هائی را ترتیب کرده بودند. نوشته در برخی از حلقات تشکیلاتی خوانده شد که اکنون نزد من نیست".
این بود درک قسماً نادرست نسیم رهرو از این نوشته و اجتناب عمدی وی از پرداختن به درونمایۀ آن.
برای باز کردن محتوای "برخورد به گذشته"، باید نوشت که این نوشته در ۲۳ صفحۀ  نیمۀ کاغذ ستنسل، نه بی درنگ به تعقیب کودتای ۷ ثور، بلکه  در زمستان سال ۱۳۵۷ش توسط رفیق مجید نگاشته شده و در میان گروه های سه گانه توزیع گردید. محتوای آن تحلیل از گذشتۀ جنبش بود و شرح اوضاع جاری آن زمان برای بحث روی یکسان سازی برداشت گروه های سه گانه از گذشتۀ جنبش، درک یکسان از اوضاع جاری و وظائف مبارزاتی؛ نه آن گونه که نسیم رهرو مدعی است، پیرامون "برنامۀ کار آینده". نوشتۀ تاریخی "برخورد به گذشته" نخستین  اثر زنده یاد مجید است که پسمنظر جنبش انقلابی کشور را از سال ۱۹۱۹م پی گرفته و در ادامه برای یکسان سازی برداشت های  گروه های شرکت کننده در پروسۀ ایجاد ساما،  روی "جریان دموکراتیک نوین" و "سازمان جوانان مترقی" و نقش مثبت رهبران آن تأکید داشت. این نوشته به محفل هادی محمودی و گروه متحده داده شد و نوشتۀ هر یکی از این دو گروه نیز دریافت گردید. هر سه نوشته در جمع رفقای منسلک با رفیق مجید و دو گروه دیگر در حلقه های معینی به طور مقایسه ئی خوانده شده و در مورد هر یکی نظرخواهی صورت گرفت. یکی از دو تن نویسندگان این پاسخ (تیمور ساعی) نیز در زمستان سال ۱۳۵۷ش هر سه نوشته را خوانده بود.
نوشتۀ «برخورد به گذشته» چنین آغازی داشت:"نخستین هستۀ جمع ما در خزان ۱۳۴۹ش بنیانگزاری شد. حدود ۱۳۰ سال از انتشار «مانیفست حزب کمونیست» می گذرد. در سال ۱۹۱۹ میلادی حلقه های کمونیستی در کابل، بلخ و هرات فعال بودند و "عبدالرحمن بولشویک" در همان سال به نمایندگی از این حلقات در گنگرۀ اول کمینترن اشتراک ورزیده بود. اما از سرنوشت و نحوۀ کار بعدی آنان معلوماتی در دست نیست"
رفیق مجید در ادامۀ نوشتۀ "برخورد به گذشته"، با دیدی انتقادی دیالکتیکی، در بحبوحۀ بروز رویزیونیسم و تکامل آن تا سوسیال امپریالیسم و راه افتادن کارزار های موج وار انقلاب فرهنگی پرولتاریائی در چین سوسیالیستی به رهبری حزب کمونیست چین و شخص صدر مائو، نقش تاریخی و کارکرد های"جریان دموکراتیک نوین" و "سازمان جوانان مترقی" را در عرصه های ایدئولوژیک، سیاسی، تشکیلاتی و جنبش توده ئی مرور کرده و فهرست وار در مورد کاستی ها و دستآورد های آن جریان باعظمت تاریخی به بحث پرداخته بود. کاستی های "جریان دموکراتیک نوین" را ماده وار در پنج یا شش مورد و دستآورد های آن را در یازده یا دوازده مورد برشمرده بود. کاستی ها و دستآورد های فهرست وار جریان و سازمان نامبرده، عرصه های ایدئولوژیک، سیاسی، تشکیلاتی، سبک کار، اشکال مبارزه، ستراتیژی و تاکتیک، نیرو های اساسی و عمده و دورنمای انقلاب دموکراتیک نوین افغانستان را شامل می شد.
نسیم رهرو این ها را همراه با موارد مستند قبلی در مورد هویت فکری مجید می داند، ولی تذکر آن وی را از هدفی که در پیش گرفته است، دور می سازد.
من باب یک وجیبۀ تاریخی و انسانی، حقیقتی را که نسیم رهرو به عمد از قلم انداخته است، در پیشگاه تاریخ، انقلابیون افغانستان و خوانندگان محترم علاقه مند این مسائل تذکر می دهیم: برداشت و موضعگیری رفیق مجید در قبال جریان باعظمت دموکراتیک نوین (جریان شعلۀ جاوید) و برجسته سازی خدمات فراموش ناشدنی تاریخی آن به انقلاب و انقلابیون افغانستان و نقش شایستۀ رهبران آن جریان و سازمان، به ویژه زنده یاد اکرم یاری به رغم کاستی های آن، در نوشتۀ «برخورد به گذشته» ۱۸۰درجه در مقابل نوشتۀ «پسمنظر تاریخی» قرار داشت.
محتوای این نوشته در قبال آن جریان و سازمان نامبرده در فوق، همراه با صلای مبارزاتی و فراخوان و دعوت به وحدت و رویکرد سازنده و رفیقانۀ رفیق مجید در قبال افراد قبلاً "شعله ئی" در پروسۀ ایجاد ساما و مقایسۀ ادبیات برنامۀ ساما با ادبیات ضد رئالیستی نوشتۀ "پسمنظر تاریخی"، بطلان نسبت دادن واهی و بی نبیاد نوشتۀ (پسمنظر تاریخی) به زنده یاد مجید را اعلام می دارد.

"روس اشغالگر در سراشیب رسوائی و تباهی":
نسیم رهرو در پیوند با این شبنامه چیز هائی نوشته و خاطره ای را نقل کرده است: "زنده یاد ملا محـمـد مشهور به سخی خاطره اش را از نوشتن این شبنامه این ‌گونه حکایت کرد:« رفیق مجید این شبنامه را می‌ نوشت. روی اتاق قدم می زد و تفکر می‌‌ کرد. هنگام قدم زدن به یکبارگی صدا کرد:« یافتمش.» من پرسیدم: «چه را می ‌پالیدی که یافتی؟» جواب داد: «کلمۀ « تُــنـگـر» را می ‌پالیدم. بعد قلم را گرفت و این کلمه را نوشت»".
در این شبنامه رفیق مجید همزمان با مجازات اشغالگران روسی توسط رزمندگان دلیر ساما، از آدرس سازمان آزادیبخش مردم افغانستان "پیکار قاطعانه، بی بـرگشت و بی امان را علیه امپریالیسم روس و بردگان میهن فروش آن اعلام" کرد.
در آن مطقع تاریک تاریخ کشور اشغال شدۀ ما توسط سپاه وحشی سوسیال امپریالیسم اشغالگر و جنایتکار روس و میهن فروشی بردگان "خلق و پرچم"، مجید بزرگ از جایگاه یک رهبر پیشتاز رزم ضد استعماری، تکلیف قاطبۀ ملت ــ سوای وطن فروشان ــ در برابر آن اشغالگر و بردگان میهن فروش بومی اش همراه با روحیۀ سلحشوری دلاوران به پاخاستۀ دامان هندوکش را در این شعار های حماسی آزادیخوهانۀ زیر چنین مشخص ساخت:
ــ بریده باد زبانی که در برابر تجاوز امپریالیسم خاموش بماند!
ــ تانک های امپریالیسم روس از زندان، شکنجه و کشتار "امین" نه مهیب تر است و نه نویدبخش تر!
ــ یا مرگ یا میهن!

حال زمانی که نسیم رهرو این خاطره را نقل می کند، مدت مدیدی از اشغال مجدد کشور ما توسط امپریالیست های جنایت پیشۀ امریکا ــ ناتو می گذرد و این شعار های حماسی مجید و ساما هنوز هم در این مقطع غم انگیز تاریخ کشور ما، شعار های روز جامعۀ تحت اشغال ما اند. چرا نسیم رهرو در پیوست به این شبنامه و خاطره گوئی، از این شعار ها یادی نکرد؟؟؟ او نمی توانست و نمی تواند، زیرا قرار نسیم رهرو طی نزده سال اخیر اشغال امپریالیستی کشور ما و مصائب بی شمار مردم ستمدیدۀ ما، این بوده است که یک حرفی علیه امپریالیسم و ارتجاع و جنایات بی شمار روزمرۀ مشترک شان در حق کشور و مردم ما نه بگوید و نه بنویسد. زیرا اگر نسیم رهرو این شعار های دیروزی مجید را طی این نزده سال اخیر تکرار می کرد یا بکند، باز "برخورد ایدئولوژیک ــ سیاسی می شود"  و در آن صورت باز "امریکائی ها" و "دولت جمهوری اسلامی افغانستان" به ریاست کرزی ــ احمدزی ــ عبدالله و پایدوان و قوادان تسلیم شده و خیانت پیشۀ شان که نسیم با آنان دست مَوَدٌت دارد، از نسیم رهرو "خفه" می شوند. از این رو، بهتر است که در این زمینه نیز سکوت کرده و به جای آن، برای آنکه عریضه خالی نماند، به خاطره گوئی و نقل و جعل خاطره روی آورده است.
کنون ملا محـمـد (سخی) زنده نیست که بر این خاطرۀ "مطلوب" و خاطره های "نامطلوب" دیگر برای نسیم رهرو، گواهی بدهد. راستی معلوم نشد که وقتی نسیم رهرو خاطره ای از سخی را یاد می کرد، با نوشتن اسم "سخی" چه احساسی داشت؟
منابع و توضیحات در بخش پایانی می آید.
تاریخ نشر در افق انقلاب: ۲۴ می ۲۰۲۰
ادامه دارد