پاسخی ناگـزیـر به یاوه های اغـواگـرِ «نسیم رهـرو»
(۱)
نویسندگان: « تیمور ساعی» و «فــریـد کارگر»
تاریخ نگارش: حمل ۱۳۹۹ش
فــــردا کـــه پیشگاه حقیقت شود پــدیــد
شرمنده رهـروی که عـمل بر مجاز کـرد
«حافـظ»
مــقــدمـه:
نسیم رهرو نوشته ای را در قالب خاطره گونه با هدف معینی در ظاهر امر در وصف زنده یاد مجید، ولی در ماهیت امر برای تخریب شالودۀ فکری مجید، جعل هویت فکری برای مجید و وارونه نمایاندن بنیان های فکری، ماهیت و کاراکتر طبقاتی ساما، تحت عنوان «مجید پدیدۀ بی تکرار تاریخ» در سایت "گفتمان" به نشر سپرد که تاریخ ۲۵ جدی ۱۳۹۸/ ۱۵ فبروری ۲۰۲۰ را در پای خود دارد. عنوان منتخب ما در متن آن نوشتۀ اغواگر خود نسیم رهرو آمده است؛ عنوانی که زنده یاد رفیق مجید در پاسخ به نویسندگان نوشته ای معنون به «ایدئولوژی چیست؟»، برگزیده بود. از آنجا که عنوان فوق، در پاسخ ما به این نوشتۀ نسیم رهرو مصداق خود را می یابد، گویا هم است و متن نقد ما را تا آخر بازتاب می دهد؛ ناگزیر به رغم میل باطنی خویش، آن را با اندک افزوده ای، به مثابۀ عنوان این پاسخ به اغواگری نیسم رهرو در مورد هویت فکری مجید و "ساما" و در عین حال، پاسخ به تاریخ و نسل های امروز و فردای کشور، برگزیدیم.
خاطره نویسی با انگیزۀ مبارزاتی از خود و از بزرگان راه انقلاب و آزادی کشور، بخشی از امر چند بعدی انقلاب کشور است و کاریست بس ستودنی و بجا. نوشتن خاطراتی از لحظات تابناک و یا تار خود و همرزمان، نوشتن خاطرات زندان، نوشتن از مقاومت حماسی رزمندگان آهنین ساما و سائر تشکل های انقلابی کشور در تاریک ترین لحظات، نوشتن در مورد لحظات پیروزی و شکست و یاد از زنده یادان بزرگی چون مجید، اکرم یاری، قیوم رهبر، نادرعلی پویا، سرمد، شریف، جرأت، رضا، میرویس، انیس آزاد، داکتر واکمن، حسین طغیان، عزیز طغیان، ملنگ عمار، تیمور، بهرنگی، رستاخیز، بهمن، داکتر فیض احمد، مینا، صادق یاری، لهیب و سائر گُــرد های جاودانه و جانبازان بنام و گمنام مسیرت انقلاب و آزادیخواهی میهن و ترسیم ماهرانه و امانتدارانۀ شخصیت فکری ــ اجتماعی آنان؛ گذشته را در خدمت حال قرار دادن است، بیان نقد گونۀ تجارب است، الهام و الگو گرفتن از موارد مثبت و اجتناب از تکرار تجارب منفی است و سرانجام درس آموزی از سجایای انقلابی آنان مثل پاکبازی، ایثار، استقامت، سخت کوشی، خدمت به خلق و میهن، آموزش مستمر، آگاهی انقلابی، تعهد فکری، تعهد به منافع ملی و منافع تاریخی زحمتکشان، آزادگی و آرمانگرائی؛ حین رهنوردی استوارانه و بی تزلزل در مسیر مبارزاتی پیموده شده با گام های پرطنین آن پیشگامان انقلابی و سرافراز میهن است.
اما چنانی که دیده شده، همواره چنین نبوده است. در پاره ای از موارد، خاطره نویسی با هدف غیرشریفانه و غیرمبارزاتی، حال را در خدمت گذشته قرار دادن و در نتیجه، نفی حال و نوعی ارتجاع (به مفهوم سیر قهقرائی) و رجعت به گذشته است. برخی افراد زمانی که به آخر خط می رسند، با پایان راه و رسالت انقلابی و مبارزاتی شان، با پندار واهی همه چیز را خاتمه یافته اعلام داشته و دو دست خود را به علامت تسلیمی بالا می برند. این گونه افراد در حالت بی زبانی دیگر چیزی در نقد حال و برای گفتن در مورد مظالم و ستمروائی امپریالیسم و ارتجاع ستمگستر بومی و بیرونی در حق مظلومان و ستمکشان میهن خودی و دیگران، نداشته و توان همگامی با جریان پیشروندۀ زمان در جهت سیر تکاملی تاریخ و در نتیجه، رمز بقاء به مثابۀ عناصر مبارز را از دست می دهند. این قماش افراد پس از استحاله و مسخ فکری، در بهترین حالت دچار نوعی از نوستالژی شده و در حسرت گذشتۀ رفته می سوزند و در بد ترین حالت، برای آن که به خود تاریخ و شجره بتراشند، خود را به خطا یا صواب نزد ناآگاهان، مقرب بزرگان راه نشان می دهند (تقرب و تعهدی که نتوانستند آن را حفظ کنند و پاس بدارند) و بدون هیچ گونه صلاحیت و مسؤولیتی تفویض شده به اینان از جانب تشکل انقلابی، در کمال بی پروائی با زیر پای نهادن ملاحظات اخلاقی، امانتدارانه و واقعبینانه و به رغم سوگند پارینۀ شان برای حفظ اسرار نهاد مربوطه مثل مردمک چشم پس از کنار کشیدن، راز تشکیلاتی تشکل خود را به بهانۀ ناصواب خاطره نویسی با شاخی باد می کنند و آن راز را عامدانه یا عامیانه آنهم با چسپاندن تحریفات ارتجاعی، بر سر هر کوی و برزنی با هر رهگذری شریک ساخته و در سر چهارراه های انترنتی در فضای مجازی جَـهـر می زنند.
یکی از این موارد، تلاش های نسیم رهرو در چند نوبت، از جمله مورد اخیر است. نگارش خاطره گونۀ اخیر توسط نسیم رهرو تحت عنوان «مجید پدیدۀ بی تکرار تاریخ» با انگیزۀ مطرح ساختن خود و با هدف تحریف تاریخ و لکه دار ساختن آئینۀ شخصیت فکری ــ اجتماعی مجید بانی ساما در عین بی مسؤولیتی در قبال اسرار این سازمان و در همسوئی با معاندان لیبرال و "تازه اندیش" سامای انقلابی، در تلاش مذبوحانه برای قلب ماهیت دادن این سازمان، نگارش یافته است. این نگارش در عین حال نوعی موضعگیری دفاعی و برخورد عکس العملی وی در برابر سرازیر شدن سیلی از انتقاد ها و سؤال ها به سوی وی را نشان می دهد؛ تلاش بیهوده ای که نه تنها از سیل انتقاد ها نمی کاهد، بلکه بر انتقاد ها افزوده و بار مسؤولیت و سؤال های بی پاسخ چهل ساله در مورد تفکر و عملکرد وی را فزونی می بخشد. از این رو، ما با باز کردن درونمایۀ نوشته های رفیق مجید که چند تای آن به عمد یا به سهو از قلم نسیم رهرو افتاده است، در چهارچوب ادبیات سیاسی به نقد نوشتۀ اغواگر او پرداخته و این گونه تهمت بستن بی محابای نسیم رهرو به مجید و اختفای تعمدی هویت فکری آن زنده یاد توسط او را بازگو می کنیم.
اما چرا پاسخ ناگزیر؟ چرا علنی؟ حسب معمول زمانی که فردی یا افرادی در یک تشکل انقلابی مثل ساما در زمینه های ایدئولوژیک، سیاسی و تشکیلاتی به باور ها و برداشت هائی می رسند که در نقطۀ مقابل دیدگاه ها و برداشت های رسمی و مسلط بر آن تشکل قرار دارد، موازین تشکیلاتی حکم می کند که قبل از نشر علنی، این دریافت های جدید فردی در سطح تشکل مربوطه از کانال نشریۀ درون تشکیلاتی و یا به شکل جزوه از کانال حلقات تشکیلاتی به بحث گذاشته شده، نقد و نظر آحاد تشکیلاتی را در پیرامون خود بر انگیخته، آرای متضاد در پیرامون موضوع مورد بحث، درونی و سنتیز شده و سپس آن سنتیز از کانال رسمی و توسط مرجع با صلاحیت(کمیتۀ مرکزی، پلنوم، کنفرانس یا کنگره) به همۀ اعضای تشکیلات مربوطه به مثابۀ تفکر جمعی، ابلاغ شود.
یک چنین برخوردی اصولی به مسائل، صرفاً در جامعیت تشکیلاتی و انسلاک فرد یا افراد به تشکیلات معینه و تعهد و پایبندی به موازین آئین نامه ئی تشکل انقلابی، میسر است و بس. با تأسف که از مدت ها قبل نسیم رهرو از این راه نرفته و از این منظر به مسائل برخورد نکرده است. از نظر ما درک این مسأله که چرا نسیم رهرو بحث علنی و علنی گری غیرمسؤولانه برای فاش ساختن بی پروای اسرار سازمانی ساما را برای مطرح کردن خود برگزیده است، برای خوانندگان این نقد ضرور است. از این رو، این جا به اختصار اشارتی به این موضوع می کنیم.
نسیم رهرو از زمان رهائی اش از زندان مزدوران روس اشغالگر در سال ۱۳۷۰ش بدین سو از ساما بنا به انتخاب خودش دور و جدا افتاده و به استثنای یک دورۀ معین(حمل ۱۳۷۵ تا تابستان ۱۳۸۰) که آنهم پیوند صرفاً شکلی و مصلحتی؛ و نه ارگانیک با ساما داشت؛ هیچ گونه التزام و اشتراک ایدئولوژیک، سیاسی و عملی به خط برنامۀ ساما و اصول و فعالیت تشکیلاتی و بدنۀ تشکیلات داخلی ساما نداشته است. جای دارد نقل کنیم که پس از رها شدن نسیم رهرو از زندان، زمانی که او به اشتراک چند تن از همباورانش "نماد" را می ساخت، رفیقی سامائی به اسم مستعار تشکیلاتی "ظفر" از موجودیت تشکیلات ساما و محل استقرار هیأت رهبری آن، به نسیم رهرو اطلاع داده و از نسیم رهرو خواست که قبل از ایجاد "نماد" تکلیفش را در قبال ساما روشن کند. نسیم رهر در پاسخ به آن رفیق چنین گفته بود:"برَو ساما چی، کارش چی". خوشبختانه آن رفیق زنده و آماده است تا در زمینه شهادت بدهد.
پس از آمدن نسیم رهرو از پاکستان به هالند در ماه اگست سال ۲۰۰۱م و به ویژه پس از اشغال افغانستان توسط امپریالیست های اشغالگر امریکا ــ ناتو و افتادن هیأت رهبری آن وقت ساما در چاه مذلت تسلیم طلبی ملی، ارتداد، انحراف، اپورتونیسم راست و خیانت ملی ــ تاریخی و استقبال شان از اشغالگران از اواخر همان سال تا همین امروز، نسیم رهرو نه تنها هیچ رابطه ای با بدنه و کمیتۀ تشکیلات ساما در داخل افغانستان نداشته، بلکه همسو و همنوا با مرکزیت مطرود و خائن قبلی ساما همراه با شرکای "نمادی" اش و همدست با دشمنان و جواسیس بیرون از ساما تا همین امروز علیه اکثریت صفوف و کادر های اصولی و انقلابی ادامه دهندۀ این سازمان در داخل و خارج از کشور سبوتاژ و سنگ اندازی کرده است که در برخی موارد تا سرحد گزارشات اطلاعاتی و لو دادن عامدانۀ افراد منسوب به تشکیلات ساما پیش رفته است. نسیم رهرو طی این مدت نزده سال اشغال افغانستان، در قبال خون و مشقت مردم زجردیدۀ کشور و جنایات امپریالیست های اشغالگر و مزدوران مرتجع داخلی شان، حرفی هم نزده است. طی این دوران پرمشقت برای توده های ستمکش کشور، برای آنکه عریضه خالی نماند، توجیهاتی از عملکرد تاکنونی اش صورت گیرد و ناآگاهان از مسائل در بیرون از ساما هم بر معصومیت وی باور کنند، در عرصۀ خاطره نویسی قلمفرسائی کرده و برای همه کاره نمایاندن خود علنی گری غیراصولی کرده و سیر و پودینۀ سازمان خود را به باد داده است.
شایان یاددهانی است که صرف سازمان ها و احزاب صلاحیت آن را دارند که پس از گذشت زمان، اسرار مربوط به فعالیت گذشتۀ خود را از کانال رسمی با دیدگاه انتقادی و نوشتن تاریخ و تاریخچه ها توسط یک گروه موظف، به منظور حفظ و تداوم تاریخ آن تشکل و آموزش نسل های بعد از تجارب مثبت و منفی، نشر کرده و در دسترس همگان بگذارند. اما در صورت ادامۀ حیات مبارزاتی یک تشکل انقلابی بدون توجه به کمیت و کیفیت کار آن، افراد جدا از آن تشکل یا مرتبط با آن، چنین حق و وجیبه ای را ندارند که به قیمت فاش ساختن غیراصولی و ناموجه اسرار سازمانی، به جای آن تشکل تصمیم بگیرند و از طریق افشاگری غیراصولی، خود را فعال مایشاء جلوه بدهند.
ناگفته نماند که افراد یا گروه ها در خارج از محدودۀ تشکیلاتی یک تشکل مفروض انقلابی حق دارند در صورتی که این تشکل از خط مطروحۀ مبارزاتی به کژراهه برود، این کژروی و کژروان را از موضع مبانی و موازین مطروحۀ انقلابی به نقد بکشند، که این با مورد فوق فرق دارد.
با گزینش این گزینه توسط نسیم رهرو، او گزینۀ بحث و فحث داخلی را از ما گرفته و ما هم ناگزیر به پاسخ دادن علنی و انتقاد از موارد انحرافی و تحریف آمیز در نوشتۀ اغواگرش شده و این عنوان جامع را برای نقد علنی خویش برگزیدیم. هر چند این نقد هیچ گونه مسؤولیت تشکیلاتی را در عقب خود ندارد و ابتکار این دو قلم است، اما با تأکید باید نوشت که برداشت ها و باور های بازتاب یافته در نقد ما در برابر برداشت های اغواگر و گمراه کنندۀ نسیم رهرو در خصوص شالودۀ فکری، جهان نگری، خط سیاسی و موضع طبقاتی مجیدِ ساما و سامای مجید، همانا دیدگاه و باور مشترک اکثریت مطلق اعضای منسلک این سازمان است که رفیق مجید بانی ساما آن را در اسناد متعدد رسمی، به ویژه در «برخورد به گذشته»،«برنامۀ ساما» و«گزارش سیاسی به کنگرۀ اول» در این سازمان رسمیت بخشید. بناءً در این نقد بر تلاش کژروانۀ نسیم رهرو، ما بر این اسناد رسمی تشکیلاتی در مورد هویت فکری مجید و ساما استناد و تأکید می ورزیم.
مضاف بر نوشته های خود مجید جاودان، از نوشته های نزدیک ترین همرزم مجید، زنده یاد "قیوم رهبر"، کسی که پس از او برای یک دهه سکان کشتی ساما را مدبرانه و با درایت تمام در بحر مواج جنگ آزادیبخش کشور در دست داشت، نیز برای مستند سازی بحث و ترسیم سیمای واقعی و صمیمی مجید، استفاده می بریم.
تاریخ نشر در افق انقلاب: ۰۹ می ۲۰۲۰
ادامه دارد