ارتباط محاکمۀ «عبدالرزاق عریف» خادی با «نسیم رهرو» نمادی
نویسنده: تیمور ساعی
تاریخ نگارش:۲۷ حوت ۱۴۰۰ش
طبق گزارشات خبری، "عبدالرزاق عریف" خادی رئیس سابق زندان پلچرخی در کشور هالند به محاکمه کشیده شده است. این جلاد خادیست در دهه ۱۹۸۰ از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۰ میلادی مسؤولیت زندان پلچرخی کابل را به عهده داشت. پلچرخی شکنجه گاه، زندان و قتلگاهی بود که هزاران هزار افغان به جرم آزادیخواهی و مخالفت با جلادان "خلقی ــ پرچمی" و ارباب سوسیال فاشیست شوروی آنان؛ زندانی، شکنجه و اعدام شدند. او به ارتکاب جنایات جنگی متهم است. در این رابطه ۲۵ تن علیه وی گواهی داده اند.
"عبدالرزاق عریف" خادی در سال ۲۰۰۱ با هویت جعلی به کشور هالند آمد و بعداً تابعیت این کشور را گرفت. او در سال ۲۰۱۲ هویت جعلی خود را لو داده و به همان دلیل زیر نظر پولیس هالند قرار گرفته و سرانجام در سال ۲۰۱۹ دستگیر شد.
دستگیری و محاکمۀ این جنایتکار جنگی و جلاد و قاتل خلق و انقلابیون و آزادیخواهان افغانستان، امر خوبی است و ایکاش سائر جنایتکاران جنگی و ناقضان حقوق بشر از جنس "خلقی ــ پرچمی"، جهادی، ملیشائی و طالبی ــ داعشی و جنایتکارانی که به دروغ ادعای "خدمت به خلق" را می کردند، نیز مثل "رزاق عریف" به طور منصفانه محاکمه و مجازات متناسب با جرایم شان شوند. ضمن استقبال از به چنگ قانون و داوری سپردن جنایتکاران و ناقضان حقوق بشر در طی چهار دهۀ خونین اخیر کشور ما از نوع "رزاق عریف" در هر کجائی، باید پیشاپیش خاطرنشان کرد که سپردن این مجرمان جنگی به پیشگاه عدالت توسط دولت هالند یا هر دولت دیگری، انگیزۀ سیاسی ــ تبلیغاتی دارد که پس از سال ها وقوف بر جنایت و اغماض بر آن، دیرهنگام توسط محاکم این کشور صورت می گیرد.
دولت امپریالیستی هالند با نیروی اشغالگرش به کشور ما به گونه ای در جنایت مستقیم نظامیان اشغالگرش در افغانستان و جنایات غیرمستقیم اخوانی های جهادی ــ طالبی تا همین حالا سهیم بوده است و سودای دادخواهی و حمایت از افغان های قربانی جنایت و بستگان آنها را در سر ندارد.
"رزاق عریف" در سال ۲۰۱۲م سر "نسیم رهرو" از بغل گوشش از کشور هالند صدا زد و در ذیل نوشتۀ "نسیم رهرو"، در کابل پرس مدعی شد که "من عبدالرزاق عریف هستم و در هالند زندگی می کنم. تو نسیم رهرو و همکارانت در زندان پلچرخی در دوران مدت زندانی بودن تان با ادارۀ زندان و خاد که من رئیسش بودم، همکاری می کردید. در ازای این همکاری با خاد، ما به تو اجازه می دادیم که شب های اخر هفته به خانه بروی". "عبدالرزاق عریف" این شکنجه گر و جلاد خلق افغانستان در آن هنگام با این بیان صریحش، یک تیر به دو نشان زده بود:
اول: از همکاری یک زندانی به نام (معلم نسیم رهرو) با خاد پرده برداشته بود.
دوم: ندانسته هویت اصلی و کشور محل اقامت خود را افشاء ساخته بود.<>
آن زمان که "رزاق عریف" پرچمی چنین ادعائی را علیه زندانی سامائی قبلی به اسم معلم "نسیم رهرو" مقیم کشور هالند مطرح کرد، علی رغم درخواست عده ئی و انتظار عموم برای پاسخگوئی "نسیم رهرو" به ادعای "رزاق عریف"، از سنگ صدا برآمد، ولی از "نسیم رهرو" نی. "نسیم رهرو" در همان سال ۲۰۱۲ با سکوت معنی دارش در قبال ادعای یک جلاد خلق، مبنی بر همکاری با خاد و ریاست زندان پلچرخی، رضایت داده و بر ادعای مدعی صحه گذاشت. حال که "عبدالرزاق عریف"، این جلاد پرچمی تحت محاکمه است، در صورت پریدن آب از سر، بچه را زیر پای کرده و حرف های ناگفته و نهفته در دلش را در مورد آن همکاری "صادقانه" میان زندانی و شکنجه گرانش و بده و بستان متقابل آنها، آشکار خواهد ساخت. لذا دلهره ئی در دل این همکاران خاد و سائر کسانی که مرتکب خیانت و جنایت به خلق، به انقلابیون و آزادیخواهان کشور شده اند، افتاده است.
قرار شنیدگی، "نسیم رهرو" این روز ها به رسم آن سربازی که پای جسد با سرِ بریدۀ سرباز دشمن را قطع کرده بود، مدعی شده که از "پشت شیشه" "عبدالرزاق عریف" را نظاره کرده است. نسیم رهرو، اما فراموش کرده است که این نظاره و اظهاریه دیرهنگام است. اگر نسیم از پشت شیشه نظاره می کرد یا نی، کسان دیگری بودند که بر هویت اصلی آن جنایتکار پی برده بودند. نظاره و اظهاریۀ "نسیم رهرو" از پشت شیشه، بیشتر به درد نهاد های استخباراتی کشور هالند می خورد که "نسیم رهرو" و شاگرد و همکاران معامله گری اش سال هاست که با آن دستگاه جهنمی رابطه داشته و طبق ادعای برخی سامائی ها، همۀ اطلاعات "ساما" را تا آن جا که می دانستند در اختیار آن دستگاه اطلاعاتی گذاشته اند.
به راستی اگر "نسیم رهرو" نزد شکنجه گرش عبدالرزاق خادی "دهن پرآب" نمی بود و "ریگی در کفش نمی داشت" و رزاق عریف با آن ادعایش نسیم رهرو را "Black Mail" (وادار به سکوت) نکرده بود، چرا نسیم رهرو در عین داشتن حمایت روشنفکران سامائی و غیرسامائی در آن زمان، در قبال ادعای آن پرچمی خائن و رسواء، سکوت مرگبار پیشه کرد؟ این خود می رساند که "نسیم رهرو" تا به حال واقف بوده است که "رزاق عریف" چیز های بیشتری از آن همکاری میان "نیسم رهرو" و دو تن همکارانش (برادرزاده اش و شریک خیانت و تسلیمی اش څارنوال اکبر پروانی ــ مازیار در نقش دلال تسلیمی) با ادارۀ خاد زندان پلچرخی می داند. نسیم به مصلحت می داند این نهفته ها در سینۀ آن جلاد، ناگفته بماند.
رویداد های درون زندان پلچرخی و ادامۀ همکاری نسیم و شرکای نمادی اش با خاد در بیرون از زندان نیز بر صحت این ادعای "رزاق عریف" بابت همکاری با خاد و ادارۀ زندان پاچرخی، گواهی می دهند. نسیم زندانی در آن وقت به نام "معلم نسیم" عضو گروه ۱۹ نفری اعدامی سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما) شامل رهبران و کادر های زبده و جانباز آن در زندان پلچرخی بود. از آن میان ۱۴ تن آنان اعدام شدند، ولی "نسیم رهرو" با دو همکارش که این دو تن همدوسیۀ وی نبودند(څارنوال اکبر پروانی ــ مازیار در حد یک فرد کم دانش سیاسی، جرمش سبک بود و محمد شاه فرهود بردارزادۀ نسیم رهرو دوسیۀ جرایم جنائی داشت و بابت دو مورد جرم جنائی، ۱۲ سال در زندان ماند. تفصیل این موضوع بماند به بعد). نسیم و این دو تن همکارش ننگ تسلیم طلبی و همکاری با خاد را از درون تا بیرون زندان پذیرفتند. در این میان مشوق اصلی در نقش تئوریسین تسلیم طلبی، نسیم رهرو بود که این دو تن را در در جادۀ تسلیم و سجود و معامله گری سوق داد؛ تسلیم طلبی، معامله گری و مسخ فکری ــ شخصیتیی و فعالیت استخباراتی دار و دستۀ نمادی ــ تسلیم طلب، در رأس "نسیم رهرو" که تا همین امروز تا سرحد بیرون آوردن سر از گریبان استعمار ادامه یافته و تکامل کرده است. مسؤول این همه از روز نخست تا این دم سردستۀ تسلیم طلبان نمادی، و مفتن بزرگ، نسیم رهرو است.
این سه تن تسلیم طلب مسخ شده و شکسته در حضیض ذلت خواری و فرومایگی، با الگو گرفتن از تسلیمی و تسلیم طلبی هیأت رهبری "سازمان پیکار" در زندان به شمول حکیم توانای خائن، به خاد تسلیم شده و در ازای لو دادن موقف و مسؤولیت سازمانی ۱۴ تن همبند سامائی خود که همه بدون استثناء اعدام شدند، رهائی یافته و صحیح و سلامت به خانه برگشتند. همکاری خائنانه و تسلیم طلبانۀ معلم "نسیم رهرو" و دو تن همکارش با دستگاه شکنجه و آدمکشی خاد رژیم مزدور و جلاد سوسیال امپریالیسم متجاوز و قاتل شوروی در زندان با حکیم توانای خائن تا همین حالا در بیرون از زندان نیز بر پایۀ همسرشتی ضد انقلابی آنان ادامه یافته است.
"نسیم رهرو" در جلد دوم "تلاش های نامقدس" خود نوشته است که در روز رهائی تحقیر آمیز توأم با ذلت و خواری، از زندان تا صدارت و از آن جا تا دفتر تسلیمی های "سازمان پیکار" به رهبری حکیم توانای خائن واقع در عرب کابل، ننگ و خفت سوار شدن بر "دیگ بخار" (موتر سر بستۀ زندان) را پذیرفت. چرا بر دیک بخار در روز رهائی؟ برای آن که شکنجه گران و جلادان پرچمی بقایای احتمالی شخصیت و غرور این مسخ شدگان ها را خورد کرده باشند!
څارنوال نمادی اکبر پروانی ــ مازیار دست بوس نجیب که خون دست جلاد بر لب و دهن و صورت او آشکار است، گزارش داد که پس از رهائی تحقیر آمیز نسیم رهرو از زندان پلچرخی، در ادامۀ همکاری با خاد، بیرون از زندان با تبدیل شدن آنان به گفتۀ دوستان سامائی به "نماد سجود و خیانت"، طبق برنامۀ اشغالگران شوروی و مشی مصالحۀ ملی نجیب خاد و با روبل وافر روسی، "نماد" را ساختند و چون مگس صید جال تنیدۀ اشغالگران روسی شدند.
څارنوال اکبر پروانی ــ مازیار یکی از دو همکار نزدیک نسیم رهرو که به دلیل بی بهره بودن از سواد و دانش سیاسی زود تر رهائی یافت تا در نقش یک دلال تسلیم طلب کار هائی را در بیرون زندان هماهنگ کند، گزارش داد که "در برابر بخشایش داکتر نجیب، رئیس قبلی خاد و جانشین ببرک در دولت مزدور، ما به تعداد 7 تن به شمول نسیم رهرو، فاروق حقبین، اکبر پروانی، محمد شاه فرهود برادرزادۀ نسیم و سه تن دیگر به دیدار نجیب رفتیم. نجیب وعدۀ همکاری داد و زمینه های تدارک نماد مساعد شده و نماد شکل گرفت.
این تسلیمی ها زیر رهبری حزب دموکراتیک خلق، "خاد" و نجبیب گاو که بعداً رئیس جمهور شد، به امر وی ( نهضت مدافعان آزادی و دموکراسی « نماد» ) را تأسیس کردند. رهبران نماد زندانی های ورشکسته، تسلیم شده و غرورباخته ئی چون "نسیم رهرو"، برادر زاده اش "محمد شاه فرهود"، "فاروق حقبین"، "طاهر پرسپویان"، "استاد مبین لوگری"،"انجنیر شهاب خواجه عمری" و غیره بودند. "انجنیر شهاب خواجه عمری" طی صحبتی پس از مرگ حقبین گفت که "حقبین بعد از رهائی از زندان پلچرخی آرام نه نشست و تعدای از روشنفکرانی را که از شرایط اختناق رژیم به ستوه آمده بودند!؟ [ بخوان از بابت مراحم و نوازش سالوسانۀ رژیم "پرچمی ــ خلقی"، از زندان رهائی یافتند]، شرایط مبارزۀ تند آماده نبود، طرح یک مبارزۀ نرم ملی و دموکراتیک را دادند و یک نهضتی به نام ( نهضت مدافعان آزادی و دموکراسی "نماد") به همکاری جمعی از دوستان تأسیس نمودند که از جمله جناب استاد نسیم رهرو و من [ انجنیر شهاب خواجه عمری] و استاد مبین لوگری هم شامل این جمع بودیم". سائر اعضای نماد څارنوال اکبر پروانی، یاسین هزاره و غیره بودند.
"حکیم توانا بعد از رهائی معلم نسیم و معلم کریم، زمینۀ ملاقات شان را با نجم الدین کاویانی و فرید مزدک فراهم ساخت و با دستگاه "خاد" به تفاهم رسیدند. متعاقباً جلسات ادامه یافت تا طرح نماد ریخته شد و یارمحمد معاون ریاست امنیت و مقیم پیکار زمینۀ تمویل نماد را فراهم ساختند و نخستین بسته مالی کمکی برای ضرورت ها توزیع شد که استاد مبین لوگری یک خانه در نزدیکی سفارت شوروی و مقداری زمین در هودخیل کابل خرید و روی تداوم کمک ها و گزارش دهی فعالیت ها اختلافاتی ظهور کرد".
به موازات رشد اختلافات بر سر خورد و برد و تقسیم و ترکۀ نابرابر، از جمله شکایت حقبین که معلم نسیم و مبین در همکاری با توانا کار های بعدی را از حقبین پنهان میکردند..." و حین قرار گرفتن دولت مزدور اشغالگران روسی به ریاست نجیب جلاد در سراشیب سقوط محتوم، رسوائی و پا نگرفتن این تلاش خائنانۀ نمادی ها، نیز اشکارا گردیده و خود "نماد" خیانت به رهبری "نماد سجود و خیانت" (نسیم رهرو) نیز سقط شد، ولی گند رسوائی این خیانت آشکار معلم "نسیم رهرو"، "څارنوال اکبر پروانی" و سائر همکاران نمادی خیانت و معامله گری و رفیق فروشی اش تا امروز ادامه یافته است. در بیرون از زندان، در حالی که نسیم رهرو، شاگردش و همکارش در تبانی با تسلیم طلبان ضد انقلابی و خائن مطرود از ساما و صف خلق، به مظهر و نماد کامل ارتجاع، خودفروشی و معامله گری بر سر نام و حیثیت جانبازان سائمائی در پیشاپیش شان مجید و حیثیت ملی مردم مغرور و آزادیخواه افغانستان مبدل شده اند، این خودفروشی و معامله گری تا همین اکنون در اشکال مختلف ادامه یافته است.
لذا، این همکاری نسیم رهرو با خاد در زندان و بیرون از زندان چیزی است که نسیم رهرو و همکاران معامله گری اش مایل نیستند در مورد آن از کسی بشنوند و یا خود پیرامون آن چیزی بگویند.
"نسیم رهرو" قبل از زندانی شدن و همکاری با خاد در زندان، یک دوسیۀ جنایت جنگی حل نشده (کشتار ۱۹ تن از روستائیان فقیر قریۀ انچو در محل فعلی ولسوالی سیدخیل به نام "آسیاب هندو" در ولایت پروان توسط نسیم رهرو و همکارش) دارد و از آن بابت سخت نگران است. به محاکمه کشانیده شدن "عبدالرزاق عریف" خادی به دو دلیل ترس و دلهره را در دل "نسیم رهرو" جای داده است. اول، فاش شدن راز همکاری "نسیم رهرو" و همکارانش با خاد و ادارۀ زندان پلچرخی؛ دوم، مطرح شدن ضرورت محاکمۀ جنایتکاران جنگی و ناقضان حقوق بشر که نسیم رهرو با داشتن دو دوسیۀ جنایت جنگی، یکی مورد فوق الذکر و دیگری همسوئی عملی با مسعود جلاد و دوستم برای زمینه سازی سقوط طیاره در ۵ ماه ثور ۱۳۷۱ شمسی در تنگی تاشقرغان ولایت بلخ و کشته شدن ۱۵۰ مسافر غیرنظامی به شمول ۳۲ تن سامائی توسط مسعود جلاد؛ در این گروه جای دارد. این دو دوسیۀ جرمی "نسیم رهرو" خیلی سنگین و حجیم اند و باید پیگیری شوند.
تاریخ نشر در افق انقلاب: ۰۱ مارچ ۲۰۲۲